مقاله مدیریت استقلال سازمانی

در این مقاله به بررسی استقلال سازمانی و انواع آن پرداخته می شود. سازمان مستقل، استقلال مدیران، روابط سهامداران و مدیریت و استقلال مدیریت، استقلال کارکنان، استقلال حسابرسان سازمان، استقلال کارآفرینی-کارآفرینی مستقل، مزایا و معایب استقلال سازمانی و عوامل موثر بر آن از سایر مطالب این مقاله است.

در این مقاله از منابع معتبر مختلفی استفاده شده که در متن آن آورده شده است.

بخشی از متن مقاله

استقلال سازمانی

استقلال سازمانی به معنای قدرت و امکاناتی است که یک سازمان برای تصمیم گیری و عملکرد خود بدون وابستگی به دیگر سازمان ها، افراد یا نهادها، دارد. به عبارت دیگر، استقلال سازمانی به میزانی است که یک سازمان قادر است به صورت خودمختار و با توجه به منافع و اهداف خود، تصمیم گیری کند و عمل کند. این مفهوم در حوزه سیاست، اقتصاد، حقوق و مدیریت سازمان ها به کار می رود.

استقلال سازمانی به معنای وجود هر گونه تصمیم گیری، فعالیت و کنترل مستقل درون سازمان است. به عبارت دیگر، سازمانی که استقلال دارد، قادر است در تصمیم گیری های کلان، فعالیت های عملیاتی و اجرایی و همچنین کنترل عملکردهای خود بدون تأثیرات خارجی نظیر فشارهای سیاسی، حامیان، رقبا و ... عمل کند. به عنوان مثال، شرکت های خصوصی مستقل هستند و این به آنها امکان می دهد تا به منظور بهبود عملکرد و افزایش سود خود، تصمیمات مستقلی بگیرند و از دخالت دیگران در تصمیمات خودداری کنند.

دیدگاه صاحبنظران مدیریت در خصوص استقلال سازمانی بسیار متفاوت است. برخی از آنها معتقدند که استقلال سازمانی می تواند بهبود عملکرد سازمان و افزایش سرعت تصمیم گیری و اجرایی آنها را به همراه داشته باشد. در این دیدگاه، با تأکید بر برگزاری آموزش های مناسب برای کارکنان سازمان و ارتقای سطح توانایی و جذابیت آنها، استقلال سازمانی ارتباط مستقیم با بهبود عملکرد دارد.

حفاظت از مداخله خارجی هدف نهایی استقلال سازمانی است. تضادهای منافع، معمولاً در غیاب استقلال سازمانی متداول هستند. استقلال رفتاری تابعی از استقلال سازمانی و نیز پرهیز از تضاد منافع و محافظت در برابر مداخلات خارجی است. ...

استقلال مدیران

مدیران مستقل، افرادی هستند که به عنوان مدیر در سازمان ها فعالیت می کنند اما دارای درجه ای از استقلال و آزادی در تصمیم گیری ها و عملکرد خود هستند. آن ها معمولاً توانایی و صلاحیت لازم را برای انجام مسئولیت های مدیریتی دارند و قادرند تصمیمات استراتژیک، تاکتیکی و عملیاتی را با توجه به منافع و هدف های سازمان بگیرند.

مدیران مستقل، پیشرو در راهبرد سازمانی هستند و توانایی خلاقیت و نوآوری را دارند. آنها متخصصانی هستند که قادرند برای مسئولیت ها و وظایف بهینه سازی شده تصمیماتی را اتخاذ کنند و در نتیجه، به توسعه و رشد سازمان کمک می کنند.

نتایج تحقیقات نشان می دهد که استقلال مدیران به عنوان یکی از ساز و کارهای حاکمیت شرکتی بر بهره وری و بازده سهام سازمان تاثیر مستقیم دارد.نتایج تحقیقات نشان داده اند که نقش استقلال مدیران، سیاست و ساختار سازمانی در توسعه سازمان اجتناب ناپذیر است. با توجه به آگاهی روزافزون مخاطبان و تلاش بیشتر سازمانهای مختلف جهت رشد و تعالی بیشتر و در عین حال جذب مخاطبان و مشتریان بیشتر و از طرفی با توجه به تاثیر عوامل مختلف در موفقیت یک سازمان عملا باید تاثیر متغیرهای ذکر شده را در پیشبرد اهداف با هم، و همزمان مورد بررسی قرار داد تا نتیجه مطلوبی حاصل شود. ...